شعر و دلنوشته

شعر ها و دلنوشته ها

شعر و دلنوشته

شعر ها و دلنوشته ها

شعر و دلنوشته

وبلاگ شخصی عابد عابدی
مطالب این وبلاگ صرفا برای خواندن است
حقوق مادی معنوی وبلاگ برای نویسنده محفوظ است
انتشار مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز می باشد

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ

دلنوشته ( به یاد... )

به یاد شبی که آمدنت را تمنا میکردم
به یاد فردایش که آمدی اما نبودم
خواب بودم ، اینگونه باور کرده بودی
به یاد قلبی که تاپ و تاپ صدا میکرد
و ترس من که مبادا بیدار شوند
صدایش را جور دیگر میشنیدم
شاید میخواست خودم را بیدار کند
و ترس من از این که با تو رودررو شوم
صدایت هنوز در خاطرم هست
خنده هایت و بلند حرف زدنت
شاید  بیدار شوم
بیزارم از نقش خفتگان
دیـــر هنگامیست هنــــــوز در نقشم فرو رفته ام
تنها نشسته ام و هر چند دقیقه بیدار میشوم و مینویسم
فریادی در دلم نهفته است که آزارم میدهد
میدانم اگر توان شکستن شیشه ی پنجره اتاقم را نداشته باشد
شکستن چند تار صوتی از عهده اش خارج نیست
نـــمیخواهم آزارت بدهم
اما به اینجا عادت کرده ام
یه عادت نامنظم
درکم کن

نظرات  (۱)

  • خسروی از راز
  • اگه میشه دلنوشته هاتون بیشتر باشن